آنها كه دارنده دانش هسته اى براى ساليان سال هستند، رآكتور هسته اى ساخته اند و
نویسنده: اقدس محمدی |
آن را به ديگران فروخته اند، از تاريخ و فن هسته اى چه آموخته اند؟
بخشى از مردم ايران دستيابى به انرژى هسته اى را مايه ى سرافرازى مى دانند، فشار بر ايران را مايه ى معيار هاى دوگانه غرب ميدانند و تحريم اقتصادى را ناعادلانه ميخوانند و از آن رنج مى برند. غالب اين مدافعان هسته اى ايران، آن را نشانه ى پيشرفت علمى و فنى ميدانند.
مباهات ملى زمانى فراهم ميشود كه ما به چيزى دسترسى پيدا كنيم كه به بشريت خدمت كند و همه بتوانند از آن استفاده كنند. كشورهايى كه خود دارنده انرژى هسته اى اند متوجه خطرات اين تكنولوژى براى بشريت شده اند.
١) احتمال انفجار هسته اى به هر دليلى، چه اشتباهات بشرى و چه به علت بلاياى طبيعى مانند حادثه چرنوبيل و ديگرى سال گذشته، فوكوشيماى ژاپن و تعداد زيادى نمونه هاى ديگر.
٢) خطرات محيط زيستى براى همه بالخص كسانى كه در نيروگاه ها كار مى كنند و مردمى كه در نزديكى نيروگاه هاى هسته اى زندگى ميكنند مانند بوشهر.
٣) زباله هاى هسته اى:
هيچ كدام از قدرت هاى هسته اى مانند آمريكا تاكنون نتوانسته اند جواب قانع كننده اى براى اين مشكل پيدا كنند.
اورانيوم بر اساس ذات طبيعى اش اشعه توليد مى كند و در يك نيروگاه حتى براى توليد برق به علت تمام فعل و انفعالاتى كه بر روى آن انجام ميشود حد اين تشعشعات افزايش مى يابد و به سطح خيلى خطرناك براى هر موجود زنده ميرسد. سطح تشعشعات اين مواد باقيمانده ، يك ميليون سال طول ميكشد به حالت اوليه بازگردد و اين مواد در اين مدت بايد در جايى كاملاً ايزوله شده و محافظت شوند. اين تقريباً غير ممكن است.
وقتى دولتى ميخواهد يك كار بزرگى انجام دهد تمام جوانب كار را بايد در نظر بگيرد. زمانى ما ميتوانيم به كارى كه در ايران صورت مى گيرد مباهات كنيم كه مردم بتوانند از اين تكنولوژى استفاده حداكثر را ببرند، به خصوص كه در اين زمينه سرمايه گذارى بسيار زيادى تا به الان شده است ولى آيا در مقابل اين سرمايه گذارى هنگفت ما استفاده اقتصادى و تكنيكى را ميكنيم يا نه؟! توجه شما را به فقر مردمى كه در نزديكى نيروگاه( روستاهاى اطراف بوشهر و خود شهر بوشهر) جلب ميكنم، اين براى هر ايرانى يك واقعيت تلخ و انكار ناپذير است، و قضاوت را به خودتان ميسپارم.
نكته قابل توجه ديگر اين كه دولت آلمان به انرژى هسته اى مانند يك پل قابل گذر نگاه ميكند. آلمان كه خود مهد انرژى هسته اى در سطح جهان است به فكر جايگزينى اين انرژى با انرژى هاى
سالمى مانند باد و خورشيد است و اين در حالى است كه اين كشور از كمبود اين انرژى ها رنج ميبرد.چرا ما نميتوانيم از آنها ياد بگيريم؟! دولتمردان آلمانى بعد از سالها استفاده از انرژى هسته اى به اين نتيجه رسيده اند كه بايد از اين انرژى بگذرند. از طرف ديگر بر اساس تحقيقات انجام شده، منابع اورانيوم جهان بسيار محدود است و اين منابع فقط مدت كوتاهى، حدوداً ٣٠ سال ديگر، ميتواند جوابگوى تمام نيروگاه هاى هسته اى جهان باشد. ايران كشورى است كه تا ٥٠ سال آتى منابع نفتى و تا ٣٠٠ سال ديگر منابع گازى ذخيره دارد. دولت ايران ميتواند به جاى سرمايه گذارى بر نيروگاه برق هسته اى، بر روى نيروگاه هاى برق گازى سرمايه گذارى كند و اين از همه لحاظ به صرفه تر است. چه دليلى دارد كه ما هزينه و انرژى خود را صرف نيرويى كنيم كه براى مدت كوتاهى قابل استفاده است و چيزى براى كشور به جز تحريم و انزوا به ارمغان نياورده است. با داشتن نيروگاه هاى برق گازى ما ميتوانيم دو برابر نيروى برق به قيمت خيلى ارزانتر توليد كنيم. همچنين ايران از لحاظ بهره گيرى از انرژى خورشيدى بسيار غنى است. ما از الان بايد به فكر آينده و بهره بردارى از اين انرژى هاى سالم براى نسل آينده باشيم.
نكته آخر اين است كه، صرفاً داشتن انرژى هسته اى نمى تواند مايه ى مباهات و غرور براى يك كشور شود، آن هم كشورى مانند ايران كه در زمينه حقوق بشر، اقتصادى و دموكراسى كارنامه خوبى در سطح جهانى ندارد و به اين خاطر به انزواى بين المللى كشيده شده است.
آن مقدار،ارزش و احترامى كه يك دولت به شهروندانش ميدهد در درجه اول ميتواند مايه غرور ملى و مباهات شود و بعد عوامل ديگر
No comments:
Post a Comment