ظریف در علت ورود به مذاکرات اتمی، مداخله در امور دیگر کشورها و افسانه خواندن هولوکاست توسط خامنهای به افکار عمومی دروغ گفته است.
به سه دلیل محمد جواد ظریف و دستگاه سیاست خارجی روحانی بیش از دیگر وزرای روحانی دروغ گفتهاند:
۱. اولویت سیاست خارجی برای دولت روحانی و درگیر شدن آن در مذاکرات اتمی که بخش عمدهی انرژی دولت را به خود اختصاص داده است؛
۲. تبدیل شدن سیاست خارجی به صحنهی رقابت سیاسی میان جناحهای داخل کشور؛ و
۳. انتظار خامنهای از مذاکره کنندگان برای انحراف افکار عمومی تا سیاست ضد استکباری وی را در عین مذاکرات باور کنند؛ خامنهای میخواهد هم مذاکرات را تحت نظر داشته باشد، هم در صورت عدم موفقیت مسوولیتی قبول نکند، هم با ایالات متحده مذاکره کند و هم سخنان سوپر ضد آمریکایی بگوید. دولت در این میانه چارهای بهجز دروغگویی برای پوشاندن این دوگانگیها ندارد.
علت ورود غیر نمایشی به مذاکرات هستهای
ظریف در بیان دروغها نمرهی اول را در دولت روحانی میگیرد. او در مورد چرایی ورود جدی جمهوری اسلامی به مذاکرات در دولت روحانی میگوید: «اگر فردی در دنیا گمان کند که ملت ایران به دلیل فشار اقتصادی به مذاکرات روی آورده است، قطعا در تحلیل خود خطا کرده است. ملت ایران مذاکره را بر اساس روحیه متعادل و تمایل خود به تعادل و تعامل انتخاب کرده است.» (تابناک ۲۰ فروردین ۱۳۹۳)
رئیس اصلی او دلیل دیگری برای ورود به مذاکرات ذکر میکند که در تضاد با دلیل ظریف است: «با طراحی جدید دولت برای مذاکره درخصوص موضوع هستهای موافقت شد تا این جوّ جهانی شکسته و ابتکار عمل از طرف مقابل گرفته شود.» (علی خامنهای، ۲۰ فروردین ۱۳۹۳) آن بخش از جو جهانی که باعث نگرانی مقامات میشد تحریمها بود و لاغیر.
دروغ اول وی در سخنان فوق مطلبی است که به ملت ایران در یک نظام استبدادی نسبت میدهد. روسای وی منتخب شورای نگهبان و خبرگانی هستند که با نظارت استصوابی انتخاب میشوند یا منصوب ولی فقیه اند. محمد جواد ظریف همچنین میگوید: «ملت ایران به آمریکا بیاعتماد است.» (تسنیم ۲۱ فروردین ۱۳۹۳) هیچ نظر سنجی مستقلی این سخن را تایید نمیکند. این سخن در واقع بیان نظرات رهبر جمهوری اسلامی از زبان کسی است که دولت خود را منتخب مردم تصور میکند در حالی که رئیس وی منتخب شورای نگهبان است و نه مردم ایران.
دروغ دوم وی در این جمله نسبت دادن تعادل و تعامل به کلیت حکومت (مقامات جمهوری اسلامی حکومت را عین ملت میدانند) است. خامنهای در هشت سال دوران احمدی نژاد نشان داد علاقهای به تعامل ندارد.
اعدام سیاسی نداریم
ظریف در پارلمان اتریش اعلام کرد که در ایران افراد سیاسی اعدام نمیشوند. آخرین مورد این اعدامها اعدام غلامرضا خسروی در ایران بود. قبل از آن نیز دهها فعال سیاسی عرب و کرد و افراد نزدیک به مجاهدین خلق در چند سال اخیر در ایران اعدام شدهاند که سیاسی و غیر سیاسی بودن اعدامهای آنها روشن نیست چون در دادگاه علنی با حضور وکیل و اطلاع خانواده از مراحل دادرسی و اعدام مجازات نشدهاند. به برخی از خانوادههای اعدامیان حتی محل دفن فرزندانشان گفته نمیشود. اگر این اعمال سیاسی نیست چه نامی بر آنها میتوان نهاد؟
صندوق رای
ظریف در نوشتهها و سخنانش چنان سخن میگوید که گویی در سوئد یا سوئیس زندگی میکند و حکومت امروز ایران در یک نظام دمکراتیک از صندوق رای بیرون آمده است. او در نوشتهای در واشنگتن پست (۱۳ ژوئن ۲۰۱۴) میگوید: «اشتباده (غربیها) در برگرفتن مواجههی سازندهی ما به جای ضعف و انتخاب فشار و تحریم برای وادار کردن ما به تسلیم، به تغییر موضع ایران هم از طریق صندوق رای در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۰۵ و هم بسط فعالیتهای صلح آمیز هسته ای منجر شد.» ظریف چنان سخن میگوید که گویی مردم در انتخابات ریاست جمهوری به برنامههای نامزدها که در باب غنی سازی هم سرفصلهایی داشته رای دادهاند. غنی سازی در کدام انتخابات محور مباحث نامزدها بوده است؟
برنامهی صلح آمیز هستهای
ظریف مدام بر صلح آمیز بودن انحصاری برنامهی هستهای جمهوری اسلامی تاکید دارد. اما او توضیح نمیدهد چرا جمهوری اسلامی دو دهه در باب این برنامه دروغ گفته و پنهانکاری کرده است. رئیس او حسن روحانی در کتابش در باب مسائل و مذاکرات هستهای برخی از این دروغها و پنهانکاریها را بیان داشته است. آیا ممانعت شورای امنیت ملی از بحث عمومی در باب این برنامه، بازداشت چند تن از مذاکره کنندگان (از جمله دوست جناب ظریف، موسویان) و دانشمندان هستهای و صرف دهها میلیارد دلار برای این برنامه با صلح آمیز بودن این برنامه میخواند؟ آیا درست است که خرید تکنولوژی از پاکستان و کرهی شمالی را «پیشرفتهای فنی دانشندان ما» بخوانیم؟ آیا کسی باور میکند که وجود چند بازرس سازمان بینالمللی اتمی در ایران به معنای صلح آمیز بودن برنامهی اتمی جمهوری اسلامی است که ظریف این را به عنوان تست دروغگویی جمهوری اسلامی مطرح میسازد؟
مداخله در امور دیگر کشورها
ظریف در مصاحبه با سی ان ان ترک میگوید: «ما درباره امور داخلی هیچ کشوری صحبت نمیکنیم و نقش مداخلهگرایانهای بر عهده نمیگیریم.» (۲۵ اسفند ۱۳۹۲) او وقتی میگوید «ما» منظور شخص خودش نیست بلکه جمهوری اسلامی است. درست در زمانی که قاسم سلیمانی در بغداد مشغول هدایت نیروهای سپاه قدس برای حمله به نیروهای داعش پس از تصرف موصل بودند (به گزارش گاردین) ظریف (در مصاحبه با نیویورکر) و سخنگوی وزارت خارجه (تسنیم ۲۴ خرداد ۱۳۹۳) حضور نظامی جمهوری اسلامی در عراق را تکذیب کردند.
جمهوری اسلامی در دوران دولت روحانی همچنان در کار مداخله در امور داخلی عراق، بحرین، سوریه، افغانستان، لبنان و اسرائیل-هر کدام به یک شکل- بوده است. اگر آقای ظریف این نکته را درک نمیکند بهتر است به محدودهی کار خودش نگاه کند. وزارت خارجه در کشورهای عراق، لبنان، سوریه و افغانستان تحت نظر فرمانده سپاه قدس عمل میکند و از خود اختیاری ندارد. کار سپاه قدس نیز نه دیپلماسی بلکه مداخلهی نظامی است.
افسانه بودن هولوکاست
محمد جواد ظریف در پاسخ به سوال مجری یکی از برنامههای سیاسی تلویزیون ای بی سی مبنی بر افسانه خوانده شدن هولوکاست توسط خامنهای این موضوع را به ترجمهی نادرست مربوط دانست. خامنهای در سخنانی با اعضای خبرگان به صراحت هولوکاست را افسانه خواند (۱۸ اسفند ۱۳۹۰) و این سخن وی در بخش انگلیسی سایت وی منعکس شده است. او همچنین در سخنانی در دانشگاه علوم دریایی نوشهر گفت: «امروز در بسیاری از کشورهای غربی کسی جرأت ندارد که واقعهی مجهول الحال هولوکاست را زیر سؤال ببرد.» (۲۷ شهریور ۱۳۹۱) علاوه بر آن خامنهای در روز اول سال ۱۳۹۳ باز به انکار هولوکاست (بدون آوردن لفظ افسانه) پرداخت.: «شما ببینید در کشورهای اروپایی کسی جرات نمیکند راجع به هولوکاست حرف بزند که معلوم نیست اصل این قضیّه واقعیّت دارد یا ندارد.»
ظریف در پاسخ به سوالات اعضای مجلس انکار هولوکاست را سیاستی صهیونیستی خواند. او چگونه میتواند توضیح دهد که اسرائیل انکار هولوکاست را به راه انداخته است؟
تکذیب واقعیات
بخشی از دروغهای دولت روحانی در حوزهی سیاست خارجی نیز توسط نمایندگی جمهوری اسلامی در سازمان ملل عرضه میشود. حمید بابایی سخنگوی این نمایندگی این دروغها را تنظیم کرده و به رسانههای ایالات متحده عرضه میکند. هنگامی که وال ستریت جورنال گزارشی از اعزام مهاجران افغانی شیعه به سوریه توسط سپاه منتشر کرد حمید بابایی این خبر را در عین تشییع چهار افغانی کشته شده در مشهد (دو روز قبل از آن) تکذیب کرد. جمهوری اسلامی به دلیل نداشتن سفارت در ایالات متحده این وظیفهی خطیر دروغگویی را بر عهدهی نمایندگی خود در سازمان ملل گذاشته است.
تلطیف دروغها
ظریف با تعیین یک زن به عنوان سخنگوی وزارت خارجه تلاش کرده است با بیان دروغهای وزارت خارجه از زبان یک زن، وی را سپر بلای دروغهای جمهوری اسلامی کند و وزارت متبوع وی کمتر مورد انتقاد واقع شود. سخنگوی وزارت خارجه مدام درغگوییهای ظریف را در پاسخ به سوالات خبرنگاران تکرار و توجیه کرده است اما در فضای رسانهای داخلی و خارجی به دلیل قلت مقامات زن در ایران کمتر مورد انتقاد واقع شده است. زن یا مرد بودن یک مقام مسوول در ایران هیچ ملاکی برای میزان دروغگویی وی نیست.
منبع: https://khodnevis.org/article/58292#.VGVzkPmsXTo
No comments:
Post a Comment